هر خاطره زخمیست که من یاد تو باشم / هر یاد تو دردیست که بیمار تو باشم .
شیشه می شکند و زندگی می آید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنیست ، پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت !
روی گل زرشکی / با یک مداد مشکی / هزار دفه نوشتم / تو انتهای عشقی .
بگذار عشق خاصیت تو باشد نه رابطه ی خاص تو با کسی !
سر مشقهای آب بابا یادمان رفت / رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت / شعر خدای مهربان را حفظ کردیم / اما خدای مهربان یادمان رفت .
یه پایان تلخ خیلی بهتر از یه تلخیه ی بی پایانه !
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر ، لیک هرگز نپسندیدم به خویش ، که چون یکی شکلک بی جان ، شب و روز ، بی خبر از همه ، خندان باشم ، بی غمی عیب بزرگیست که دور از ما باد .
من از تو صبر ایوب نخواستم ، عمر نوح هم نخواستم ولی عاشقی چون شیرین می خواهم .
زندگی ردیست به نام غم ، زندگی فریاد بلندیست به نام آه ، و دنیا پایان آروزهاست .
اشتباه نکن ، گور این عشق هزار سال پیش کنده شده بود ، من و تو همه ی این سال ها چه خنده آور سرگرم بزک کردن جنازه اش بودیم !
منبع:
http://jokenaz.mihanblog.com
به ادامه مطلب بروید لذت ببرید
نظرات شما عزیزان: